کادوی روز زن
کادوی روز زن رو با چند روز تاخیر دریافت کردم. اتو مو 8 کاره مارک max . یوقت فکر نکین امید به فکر نبوده ها. نهههههههههه. چون امید جون سرکار تشریف داشتن. به خاطر وضعیت کاری امید ما خیلی از مناسبتامون رو...
View Articleهمسرم روزت مبارک
امید عزیزم برای تو می نویسم که مرد منی .... برای تو می نویسم که همه زندگیم هستی ..... برای تو می نویسم که تکیه گاه منی ..... برای تو می نویسم که پدر آوینای منی..... برای تو می نویسم که بی نظیری........
View Articleتولد تارا کوچولو
سلام دوستای خوبم. دلم خیلی خیلی واسه اینجا تنگیده بود. آخه اداره اینترنت رو کلا قطع کرده و ما هم با نامه نگاری های زیاد موفق شدیم دوباره از اینترنت بهره مند بشیم. البته با یسری محدودیت ها. خبر جدیدم...
View Articleموج مهر
پنجشنبه من و آوی باتفاق خانواده رفتیم کنسرت . امید چون سر کار بود نتونست بیاد: اول قرار بود هفته قبل برگزار شه اما بدلیل آتش سوزی در "تالار آوینی" به هفته بعد در سالن دیگری موکول شد. ما سانس 2رفتیم....
View Articleلپ تاپ
دیروز با امید رفتیم بازار و یه لپ تاپ خوشکل سفید رنگ خریدیم. خیلی دوسش میدارم. مشخصات : Sony VAIO EH3QFX /W پردازنده: Intel 2430M 2.50 GHz Core i5 3.0 GHz - Cache 3 MB - BUS 1333 MHz حافظه: 6GB DDR3...
View Articleپراکنده گویی
ادارمون جاش عوض شد. اومدیم یه جای جدید. اما اینجا خیلی محیط آرومیه. یه سری از همکارا رو که اصلا نمیشناسم. کسیم کاری به کسی نداره. همه سرشون تو لاک خودشونه. اونجا که بودیم همه اکتیو بودیم و بگو بخند...
View Article(بدون عنوان)
سلام دوستای خوبم. عید فطر رو بهتون تبریک میگم. امیدوارم نماز و روزه هاتون مورد قبول حق واقع شده باشه. بزودی با یه خبر خوب میام. اگه گفتین چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عکس کیک و رولت که جدیدا درستیدم در ادامه مطلب:
View Articleامید بالاخره منتقل شد
خیلی خیلی خیلی خوشحالم. خدای مهربونم واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم. فقط می تونم بگم خیلی خیلی خیلی ممنون. اصلا باورم نمیشه 5 سال و 4 ماه دوری تموم شد. البته فعلا بصورت موقت اینجاست. امید تو هر دوره...
View Articleمصدوم میشویم
دیروز ظهر خونه خواهرم اینا بودیم .داشتیم برنامه ریزی می کردیم که سه روز تعطیلی هفته آینده رو بریم سمت یاسوج. بعدش رفتم پوشک آوینا رو عوض کردم و فرستادمش پیش خواهر و زن داداشم. برگشتم که پوشکشو بندازم...
View Articleهفته ای که گذشت .....
شنبه هفته قبل گچ پامو باز کردم. دکی میگفت تا 5 روز دیگه همچنان با عصا راه برو و بعدش آروم آروم پاتو بزار زمین . من و امید خندمون گرفت . آخه من از یه هفته قبل کلا رو پام راه میرفتم و کلی کارای خونه و...
View Articleآخ جون بارون ...
پریروز بندر بارون اومد و ما غرق در خوشحالی شدیم. خدایا شکرت... من عاشققققققق بارونم. وای یه رعد و برقای وحشتناکی میزد با صدای مهیب. از صداهاش اصلا نمی ترسیدم. تازه ذوق می کردم حسابی. یه چند سالی بود...
View Articleکیش
یکشنبه هفته پیش از "کیش" برگشتیم. 5 روز موندیم. هوا خیلی خوب بود و حسابی خوش گذشت. از ادارمون مهانسرا گرفته بودم. خوب بود. تمیز و مجهز بود. اولین سفر 3 نفرمون بود.آوینا خانومم اونجا حسابی اکتیو شده بود...
View Articleاندر احوالات ما....
روز جمعه خونه خواهرم اینا مهمون بودیم. هر چند وقت یک بار من و خواهرام و چند تا از دخترای فامیل دور هم جمع میشیم. (مجردی) هر دفعه خونه یکیمون. 9 نفریم . البته با بچه ها میشیم 14 نفر. هممونم دختر دار....
View Articleاین چند روزه .....
دیشب بارون بارید. به خاطر سرفه های خودم و آوی نتونستیم بریم زیر بارون. عوضش داداش و زن داداشم که دیشب مهمون ما بودن رفتن و حسابی لذت بردن.این داداشم و خانومش آوینا رو خیلی دوست دارن. اگه بیشتر از 4 روز...
View Article(بدون عنوان)
سلام سلام صد تا سلام.امروز خیلی خوشحالم. آخه امید جونم بعد از 4 روز که از من و دخترش دور بودن دیشب تشریف آوردن. هر چند امروز عصر باید بره. ولی با این کارش کلی من و آوی خوشحال شدیم.امروز که بره 4 روز...
View Article(بدون عنوان)
سلامممممممممم. من اومدم تا از اتفاقات این چند روزه بگم.×× چند روز پیش ماشینم جلو مهد کودک آوینا خاموش شد و دیگه روشن نشد. امیدم جونم که سر کار بود . خلاصه ماشینو همونجا ولش کردم و دربست گرفتم رفتم...
View Articleقرار وبلاگی
دیشب قرار وبلاگی داشتیم با دوستان خوب وبلاگی.من و آوینا کوچولو ، فهیمه ، افسون و پسر نازش یونا ، هنگامه و پسر گلش پرهام ، شیما ، طیبه و دختر خوشگلش رومینا هوا خیلی سرد بود. اما خیلی خیلی خوش گذشت. کلی...
View Articleعروسی ...
هفته پیش عروسی داشتیم. دختر عَمَم . البته با دختر عمم بیشتر فامیل شدیم. چون پارسال وقتی داداشم با خانومش ازدواج کرد خونواده زن داداشم دختر عمم رو واسه داداششون پسندیدن و اونم بعد از 2ماه تحقیق و پرس و...
View Articleاندر احوالات ما.....
امروز امید به امید خدا برمیگرده محل کارش تا آخر هفته بعد.نمیدونم این دوری ها کی می خواد تموم شه. اثرات این دوری ها کم کم داره خودش رو نشون میده. آوینا یه چند روزیه که شدیدا به من وابسته شده. حتی موقع...
View Article