خیلی خیلی خیلی خوشحالم.
خدای مهربونم واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم. فقط می تونم بگم خیلی خیلی خیلی ممنون.
اصلا باورم نمیشه 5 سال و 4 ماه دوری تموم شد.
البته فعلا بصورت موقت اینجاست.
امید تو هر دوره 8 روز اونجا بود و 4 روز پیش ما بود.
این دوری ها علاوه بر سختی های زیادی که داشت یه خوبی هم داشت که هر دومونو محکم تر کرد.
شاید خیلی از کارهایی که خیلی از خانمای اطرافم نمیتونستن انجامش بدن من براحتی از پسش برمیومدم.
البته من معتقدم که همه آدمها می تونن با شرایطشون خودشونو وفق بدن.
***************
* * حدودا 2 ماه پیش یه فایلی رو تو برنامه ورد ساختم و تمام آرزوهامو توش نوشتم. دقیقا عین همون اتفاق افتاد و کار امید درست شد.
عکسشو تو ادامه مطلب میزارم.
البته 2 سال پیشم یه فایل دیگه ساخته بودم که اکثرش برآورده شد. یکیش خرید خونه و دیگه بچه دار شدنمون. شاید باور نکنین اون موقع اصلا باردار نبودم و تو آرزوم نوشته بودم که بچم فروردین 90 به دنیا میاد. دقیقا همونجور شد. و دختر عمم که 12 سال بچه دار نمیشد بچه دار شد.
یاسی جونم بی نهایت ازت ممنونم.