سلاممممممممممممم. دلم واسه اینجا خیلی خیلی تنگ شده بود.
دیگه چیزی تا روز زایمانم نمونده. کلی هیجان دارم و از اینکه حدود نود درصد کارامون انجام شده خیلی خیلی خوشحالم.
گفتم یه گزارش مختصری از خودم واستون بزارم.
از سوم همین ماه مرخصی گرفتم که تو خونه باشم و کارای قبل ار زایمان رو انجام بدم.
آوینا خیلی خوشحاله که خونه ام. هر روز ازم می پرسه مامان دیگه اداره نمیری؟؟؟
تو این دو هفته یه عالمه کار انجام دادم و الان یه مامان خسته و منتظر نی نی در خدمت شماست.
امیدم با وجود اینکه امتحانای پایان ترمش شروع شده و چهار روزم تو شهر محل کارشه وقتی میاد کلی کمکم میکنه. مخصوصا کارای مربوط به آوینا که این روزا حسابی شیطون تر شده.
******************
رفتم آرایشگاه و یه سر و سامونی به صورتم دادم.
چند روز بعدش رفتم همون آرایشگاه و موها و صورتمو خوشکل کردم و با امید و آوینا رفتیم آتلیه و یه عالمه عکس با سوژه بارداری گرفتیم. اگه به موقع دستم رسید حتما میزام واستون.
تمام لباسای نی نی رو که خریده بودم رو بردم خونه مامانم اینا و خواهرزادم زحمت شستنشو کشید. شبم همون جا موندم تا دو روز حسابی آفتاب بخورن.
با زن داداشم تمام کابینتا و هود رو تمیز کردیم.
تمام لوازم برقیا و کاشی های آشپزخونه و کشوهای کابینت رو تمیز کردم.
حمام و دستشویی و بالکن رو هم امید زحمتشو کشید.
اتاق آوینا و ملینا رو هم یه تغییر دکور دادیم و تخت ملینا رو جا دادیم .
کمد دیواریها رو مرتب کردیم.
میز ناهار خوری رو جابجا کردیم.
رو تختی قبلی رو شستیم و رو تختی جدید رو پهن کردیم.
با مامانم رفتیم بازار و یه عالمه خرید کردیم. کلی داروهای گیاهی واسه روزای اول زایمان خریدیم. واسه آوینا کادو از طرف نی نی خریدم که روز زایمان بهش بدیم. یه عروسک بی بی بورن با یه کالسکه.
دیروزم ساک ملینا رو بستم و کمد آوینا و دراورش رو دو قسمت کردم و نصفشو اختصاص دادم به لباسا و وسایل ملینا.
دو روز پیشم با زن داداشم رفتیم بازار و یه نیم ست خوشکل پروانه ای خریدم. عکسشو تو ادامه مطلب میزارم.
یه سری کارای جزئی مونده که یکی دو روز قبل از زایمان باید انجام بدم. مثل گردگیری خونه و خرید سبزی و مواد غذایی.
خدا جونم بابت همه چیز ازت ممنونمممممممممممممممممم.
نیم ست :
عکس بارداری از ماه 2 تا ماه 8 :