Quantcast
Channel: من ، امید ، آوینا و ملینا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 155

(بدون عنوان)

$
0
0

آوینا سه روزه داره میره مهد جدید.

تمیزتره و به خونمون نزدیک تره. یه وقتایی میتونم پیاده برم و بیام.

آموزش رنگ و نقاشی و زبان انگلیسی رو هم به صورت تفریحی دارن.

و یه خوبیش اینه که  اتاق خواب مجزا دارن واسه بچه هایی که دوست دارن بخوابن. 

از اونجائیکه تو مهد قبلی از ساعت 1 ظهر بچه ها رو  می خوابوندن وقتی با آوی برمیگشتیم خونه، خانم خانوما قبراق و سرحال بود و میخواست همش باهاش بازی کنم. منم خسته و خواب آلود دوست داشتم فقط 10 دقیقه بخوابم که همینم امکان پذیر نبود.

اما دیروز داشتم از خوشحالی بال در میاودم. آخه خانومی تا ساعت 5  عصر مقاومت کرد و بعدش تا ساعت 7 ونیم خوابید. 

خدا کنه همیشه همین طور باشه.

دیگه اینکه زن داداشم به دلیل معالجه مادرش رفته بودن یزد و 2 هفته بود که آوی رو ندیده بود. کلی دلش واسه آوی تنگ شده بود. ما هم همین طور. 

دیشب با داداشم اومدن خونمون و شب روموندن. واسشون سالاد ماکارونی درست کردم. 

و اما یه خبر خیلی خوب. امید 8 به 8 شد. یعنی اینکه 8 روز کار و 8 روز استراحت . قبلنا 8 روز کار و 4 روز استراحت بود.

خداجونم خیلی خیلی ازت ممنونم.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 155

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>